صبح ساعت 7 برادر شوهرم زنگ زد و بهمون حلیم شیر داد با نون.البته در این چند روز که نبود همسرم هم حلیم بادمجون داده بود تا اینجاش ک من میدونم و فکر میکنم بازم بود و مراقب چاقالوها بود
مرگ برای عشق ۵ بازدید : 295
شنبه 25 مهر 1399 زمان : 0:38
صبح ساعت 7 برادر شوهرم زنگ زد و بهمون حلیم شیر داد با نون.البته در این چند روز که نبود همسرم هم حلیم بادمجون داده بود تا اینجاش ک من میدونم و فکر میکنم بازم بود و مراقب چاقالوها بود
مرگ برای عشق ۵تعداد صفحات : 0